
هر سال با نزدیک شدن ماه محرم، کنسرتها با شدت و حدت غیرمتعارفی برگزار میشوند. مثل هیاهوی شب عید، همه برنامهگذارها در این ایام به فراست میافتند هر طوری شده کنسرتی برگزار کنند. البته حق هم دارند. وقتی سهم فعالان این صنف از سال عملا حدود ۹ ماه است میتوان این شتاب و اصرار را درک کرد. اما از این مساله که بگذریم، نکته عجیب، بخصوص این اواخر، تکرار واژه «تمدید» بر روی تقریبا همه بیلبردهایی ست که خبر از کنسرت خوانندگان میدهند. فرقی هم نمیکند کدام خواننده است. همه با هم برابرند. از کنسرت همایون شجریان، علی قربانی یا سالار عقیلی بگیرید تا امید حاجیلی و مهران مدیری و خلاصه آن دسته از خوانندگانی که این روزها، نبض موسیقیایی جامعه ایرانی در دست آنهاست.
شاید بگویید هر کدام از این خوانندهها مخاطبان خاص خودشان را دارند و چندان هم بعید نیست این تمدیدها و به قول فرنگیها «سولد آوت»ها. شاید هم بخواهید مساله را به کمبود تفریح در جامعه ایرانی نسبت بدهید و از نیاز جامعه به شادی و تجربه جمعی حرف بزنید. اما بعید است این دو نظر بتوانند، اتفاقاتی که منجر به شکل گیری این نگاه انبوه به هنر و محصولات هنری شده است، توجیه کنند.
البته بخشی از این قضیه میتواند ترفندی بازاریابی باشد که برنامهگذاران برای بازارگرمی راه انداختهاند و تلاش میکنند با آن صندلیهای خالی خود را پر کنند. اما به نظر میرسد باید این شرایط را بخشی از فرایندی دید که قبلا حلقه فرانفکورت آن را در چارچوب نظریه موسوم به «صنعت فرهنگ» بررسی کرده است. از این منظر، فرهنگ میتواند مهندسی و مثل خط تولید، در شمارگان انبوه بازتولید و مصرف شود. ما به لطف این صنعت فرهنگی، «همهچیزخوار» شدهایم و همه چیز مصرف میکنیم. ذائقه فرهنگی ما عملا فرقی بین محصولات فرهنگی قائل نیست و فقط و فقط میخواهد «مصرف کند». بارها شنیده یا حتی دیدهایم که اعضای یک خانواده یا گروهی از دوستان وقتی میخواهند کنسرتی بروند، اگر وقتشان به کنسرت فلان خواننده نخورد، یا اگر قیمت بلیط کنسرت بالا باشد، خیلی راحت «کنسرت» دیگری را انتخاب میکنند که سطح آن از زمین تا آسمان با کنسرت اول فاصله دارد. توجیه هم این است که “کنسرتی” رفته باشیم. زیاد هم مهم نیست کدام کنسرت. در این ساختار که به لطف سیاستهای چندین ساله شکل گرفته، فرقی بین هنرها اعم از موسیقیها وجود ندارد. مهم فقط این است که یک چیزی را «مصرف» کنیم. بنابراین طبیعی است که در این ساختار، خوانندهها همه در یک سطح قرار دارند چون همه به یک اندازه میفروشند.